بیخیال

هر چی دلت میخواد ................

بیخیال

هر چی دلت میخواد ................

بازی شب یلدا

سلام

فر هاد( وبلاگ زندگی من ) منو به بازی شب یلدا دعوت کردن  این بازی این جوریه که 5 تا خصوصیات اخلاقی  یا  اتفاقاتی که بقیه نمیدونند  رو می نویسه و بعد 5 تا از دوستهاشو دعوت به بازی می کنه.

اعترافات من :

1- من تا 7 سالگی از بغل مامانم پایین نمی اومدم .

 

2- بچه که بودم حدودا تا سن 15 سالگی خیلی با دختر عموم یاسی  دعوا می کردم و به خون هم تشنه بودیم و همیشه گیس و گیس کشی  داشتیم اما حالا خیلی با هم جور هستیم و همیشه با هم می ریم کافی نت و این طرف اون طرف و اون خیلی تو وبلاگ نویسی کمکم می کنه.

 

3- وقتی کسی افکار، عقاید و علاقه مندی هامو مسخره می کنه خیلی ناراحت می شم اما به روی خودم نمیارم.

 

4- هیچ موقع با کسی قهر نکردم و اصلا از قهر کردن بدم میاد.

 

5- تا سال اول دبیرستان معدلم خیلی درخشان بود ( دیگه منظورمو بفهمین چیه) اما حالا معدلم به نسبت خوبه.

.

.

.

راستی یه چیزی یادم رفت با اینکه اصفهانی هستم اما خیلی ولخرجم ( البته همه اصفهانی ها ولخرجن جون خودشون)

 

من هم  دختر عموهام  یاسی ( سی و سه پل) و صبا (پرنیان) رو دعوت به بازی کردم و هم چنین : حبیب ( نسیم شمال) و (بوسه)

 

نظرات 12 + ارسال نظر

صلام.!
بیوگرافی حالبی بود...
با
با
ی

سلام
چشم
ما هم فردا شب بازی می کنیم
پس یادتون باشه سر بزنید
موفق باشید

سلام
موفق باشین

ببین این مورد ۴ رو من هم همینجوری ام... یعنی حاضرم طرف مقابل بیاد منو کتک بزنه اما باهام قهر نکنه... داستان زندگی من(۳) رو هم نوشتم... منتظرت هستم... مراقب خودت باش...
راستی من این آهنگی رو که اینجا توی ولاگ گذاشتی خیلی دوست دارم... چطوری می تونم داشته باشمش؟؟؟
راستی چرا به آف های من جواب نمی دی؟... من فقط گفتم مراقب خودت باشی همین... انشاالله که بهش برسی... اگر خیره...

[ بدون نام ] 1385,11,03 ساعت 11:59

احتمالاً اسم این بازی شب یلدا بود ها ... امروز چندم بهمنه ؟ شماهام که تا شور یه چیزی رو درنیارین ول کن معامله نیستین ...

سلام... مطلبی دادم که برای خوشبختی جوونای ایرونی و پاک موندنشونه... اگر بیای بخونی و برام نظر بذاری خیلی خوشحال میشم... عنوانش اینه: یه لحظه غفلت...

سلام... دو تا مطلب دادم که منتظر نظرت هستم دوست خوبم... شاد باشی...

سلام... ببین می دونم اعترافاتم خنده نداشت... چون توی شهر بی خود ما تهران اتفاقات بیشتر گریه دارن تا خنده دار...شاد باشی...

سلام
ما هم تو بازی شرکت کردیم

خوشحال می شم به آپ دیت من سربزنید و نظر بدید

چشمات هم بذار! رفیق! بیا تا بچه گی کنیم!
بیا که تو قصه های کارتونی زندگی کنیم!
بیا شنل قرمزی رو بدزدیم از پنجه ی گـرگ!
آخه تو کلبه ش هنوزم منتظرِ مادربزرگ!
بیا تا مثل گالیور، پا بذاریم تو لی لی پوت!
نذار مسافر کوچولو، گم بشه توی برهوت!
نذار رابین هودو ته ، کارتون ما اسیر کنن!
نذار پلنگ صورتی رو با ماهی مرده سیر کنن!
دنیای کارتونا قشنگ، دنیای ما سیاه و زشت!
آخ که چه بی سلیقه یی، زندگی ما رو نوشت!
بگو که تام سایر کجاس؟ بگو کجاس هاکل بری!
میخوام بازم سفر کنم، به قصه ی تام و جری!
سند باد قصه آخرش، نگفت که مقصدش کجاس!
هیشکی نفهمید گالیور، عاشق فلرتیشیاس!
تنادو شیهه می کشه، زورو هوز رو ترکشه!
می خواد رو دیوار ستم، علامت ضد بکشه!
ببین که عمر غولای کارتونی خیلی کم شده!
بیا تولـد بگیریم، پینوکیو آدم شده!

سلام
شرمنده دیر بهت سر زدم
من کامپیوترم خراب بود مطالبمو دوستم واسم آپ می کرد
ممنون سر زدی
وبلاگ زیبایی داری
بازم سر بزن
دلت شاد

خیلی عالی بود عالی به من هم سر بزن حتما یادت نره منتظرررررررررررررررررم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد